تاریخ کره به عصر مفرغ بر میگردد. در سال ۱۹۴ قبل از میلاد یک سردار فراری چینی به نام ویمن قدرت را به دست گرفت ولی چندی نینجامید که امپراتوری هان در چین حکومت وی را سرنگون ساخت و کره جزئی از امپراتوری چین گردید. کره در ۱۰۸ قبل از میلاد به چهار مستعمره مجزای چین تقسیم شد. در حدود سال ۳۵۰ میلادی سه دولت سلطنتی در شبه جزیره کره تشکیل یافت که عبارت بودند از: سیلا، پائگ چه و کوگوریو که در میان آنها دولت سیلا از اقتدار بیشتری برخوردار بود. در همین ایام آئین بودائی رواج یافت. دولت سیلا موفق شد به کمک چین پائگ چه را در سال ۶۶۰ و کوگوریو را در سال ۶۶۸ به خاک خود منضم نماید. در سال ۶۷۶ میلادی کشور متحد جدید توانست قوای چین را از خاک کره بیرون رانده و کنترل کامل شبه جزیره کره را در دست گیرد.
در تمام این دورانها اشراف و خاندان سلطنتی امور کلی و کنترل کشور را به عهده داشتند. در سال ۹۱۸ میلادی بار دیگر فرمانروایی به نام وانگ کون توانست حکومت واحدی را در شبه جزیره کره تشکیل دهد و نامش را کوریو گذاشت. لیکن این حکومت نیز چندی بعد همچنان تحت نفوذ اعیان و اشراف ایالات مختلف که از اعقاب کشور سیلا محسوب میشدند قرار گرفت. با این همه حکومت کوریو تا سال ۱۲۳۱ به طول انجامید تا آنکه در آن سال قوم مغول کشور را تصرف کرد و به دنبال آن آئین کنفسیوس در کره رواج یافت. در سال ۱۲۶۰ حکومت مغولان پایان یافت و حکومت کوریو دوباره برقرار گشت. پیروان دین کنفسیوس به تدریج در دستگاههای دولتی راه یافتند و سرانجام در سال ۱۳۹۲ میلادی به ریاست ژنرال ئیسونگ گی به حکومت کوریو پایان دادند و از این زمان سلسلهای که تا سال ۱۹۱۰ در کره حکومت راند کنترل کشور را در دست گرفت. ۲۶ پادشاه در طی حکومت این سلسله به قدرت رسیدند و پایتخت آنان شهر هانیانگ (سئول امروزی) بود.
در قرون پانزدهم و شانزدهم کره از نظر علمی و فرهنگی به پیشرفتهای شایانی رسید. در زمان حکومت این امپراتوری آئین کنفسیوس رسمیت یافت. در سال ۱۵۹۲ ژاپنیها به کره لشکرکشی کردند ولی حکومت با کمک چینیها حمله آنان دفع کرد. در اوایل قرن هفدهم کره تابع دولت چین شد ولی چنان از رابطه با دیگر کشورهای خارجی ابا داشت که به مملکت (پادشاهی) منزوی معروف شد.
در قرن نوزدهم استثمار مردم توسط اشراف شدت گرفت. از نیمه دوم همان قرن علاقه کشور ژاپن به این سرزمین جلب شد. در سال ۱۸۷۶ سرانجام بنادر کره بر روی کشتیهای تجارتی خارجی گشوده شد. این امر با انعقاد یا معاهده تجاری اجباری با ژاپن صورت گرفت و کمی بعد آمریکا و ممالک اروپایی وارد داد و ستد با کره شدند. این عمل نهایتاً منجر به دخالت دول خارجی در امور داخلی کره شد. پس از پیروزیهای ژاپن در نخستین جنگ با چین(۹۵- ۱۸۹۴) و در جنگ با روسیه (۵- ۱۹۰۴) کره به کلی تحت استیلای ژاپن قرار گرفت. امپراتور کره خواست با اعزام هیئتی به لاهه مملکت خود را از زیر نفوذ کشور ژاپن بیرون بیاورد. ولی با کشف این موضوع مجبور به استعفا گردید و پسرش سون جونگ آخرین امپراتور سلسله یی به پادشاهی رسید.
در خلال سالهای ۱۰- ۱۹۰۵ مبارزه بر ضد حکومت ژاپنیها ادامه داشت. در سال ۱۹۱۰ کره رسماً به امپراتوری ژاپن ملحق شد. ژاپن صنایع جدید و خطوط آهن را در آنجا احداث کرد اما این امر نتوانست جلوی آزادی طلبی کرهایها را بگیرد.
در اوایل مارس ۱۹۱۹ به دنبال فوت آخرین امپراتوری کره یک گردهمایی عظیم با شرکت ۲ میلیون تن در سئول برگزار شد و طی آن کرهایها خواستار استقلال شدند. در طی این گردهمایی برخوردهای خونینی میان قوای ژاپنی و مزدوران کرهای آنها با اجتماع کنندگان صورت گرفت که منجر به قتل و مجروح شدن ۲۳۰۰۰ تن و دستگیری بیش از حد ۴۷۰۰۰ تن گردید. در ماه آوریل همان سال رهبران استقلال طلبان از جمله سینگمان ری آن چانگ هوو کیم کو دولت موقت کره را در شهر شانگهای چین تشکیل دادند. ژاپنیها با نهایت قدرت استیلای خود را بر کره حفظ نمودند و سرمایهدارانش را به غارت این سرزمین شدت بخشیدند.
در زمان دومین جنگ چین و ژاپن و جنگ جهانی دوم پایههای نفوذ ژاپن در کره به سستی گرائید. در ابتدای جنگها که شانگهای به تصرف ژاپن در آمد دولت موقت کره از آنجا متواری گردید. در طی جنگ جهانی دوم، دول آمریکا، چین و انگلیس به ملیون کره وعده استقلال دادند. نیروهای استقلال طلب کرهای در سراسر چین پخش شدند و در سال ۱۹۴۲ به ژاپن اعلام جنگ دادند. این نیروها با قوای متفقین در کره همکاری کرده و تا زمان تسلیم ژاپن در سال ۱۹۴۵ به جنگ ادامه دادند.
در فوریه و ژانویه سال ۱۹۴۵ به ترتیب کنفرانسهای بینالمللی تایلا(در کریمه) و پوتسدام تشکیل و کره به دو قسمت شمالی و جنوبی تقسیم شد. قسمت شمالی در تصرف روسها و قسمت جنوبی در اشغال آمریکاییها بود. مدار ۳۸ نیز به عنوان مرز دو کره تعیین گردید تا اینکه بعد مجدد متحد شوند. ولی همکاری دو دولت عملی نبود زیرا در ناحیه شمال رهبری را کمونیستها به عهده داشتند و در جنوب طرفداران غرب بر سر کاربودند. عاقبت در سال ۱۹۴۸ تقسیم کره به دو کشور صورت رسمی یافت و دو حکومت کره شمالی (جمهوری دموکراتیک خلق کره) و کره جنوبی (جمهوری کره) بر قرار گردید.
تا اواسط سال ۱۹۴۹ سربازان خارجی از هر دو کره خارج شده بودند. کره شمالی دارای حکومت کمونیستی به رهبری کیم ایل سونگ شد که اکنون پسر او کیم جونگ ایل رهبری کره را به عهده دارد.
به دنبال تحریک دامنهدار آمریکا در ۲۵ ژوئن سال ۱۹۵۰ به خاطر اتحاد مجدد، کره شمالی به کره جنوبی حمله ور شد. هفت لشکر پیاده و یک تیپ تانک عملیات را آغاز کردند. سازمان ملل متحد (تحت فشار آمریکا) دست به کار گردید و در همان روز شورای امنیت قطعنامهای را تصویب کرد که طی آن خواستار توقف جنگ و عقب نشینی کره شمالی به شمال مدار ۳۸ شد.
در ۲۷ ژوئن، شورای امنیت سازمان ملل متحد به پیشنهاد آمریکا تصویب کرد که نیروهای چند دولت عضو آن سازمان جهت مقابله با حمله کره شمالی به کره جنوبی بشتابند. به دنبال این تصمیم آمریکا و ۱۵ کشور دیگر نیروهای نظامی خود را برای شرکت در جنگ اعزام داشتند. ژنرال دوگلاس مک آرتور تا سال ۱۹۵۱ فرماندهی نیروهای سازمان ملل را به عهده داشت. در این مدت نیروهای کره شمالی با سرعت زیادی در حال پیشروی در خاک کره جنوبی بودند. در روز ۲۸ ژوئنو سئول به دست آنان سقوط کرد. پنج روز پس از حمله تردیدی باقی نماند که شکست نهایی از آن نیروهای کره جنوبی و متحدش به خصوص آمریکاست. از این رو آمریکا سواحل کره را محاصره کرده و شروع به بمباران مناطق صنعتی و مسکونی کره شمالی نمود. در تمام این مدت تلفات سنگینی به متحدان وارد میشد تا اینکه نیروهای تازه نفس وارد جنگ شدند. بر روی هم در هفتههای اول جنگ نیروهای کره جنوبی و آمریکا به اطراف شهر پوسان در منتهای جنوب شرقی شبه جزیره کره عقب رانده شده بودند. به تدریج میزان نیروهای آمریکایی افزوده گشت تا حدی که ورق به ضرر کره شمالی برگشت. در روز پانزدهم سپتامبر ۱۹۵۰ نیروهای آمریکایی در اینچون واقع در ساحل غربی کره جنوبی پیاده شده و طی حملهای برق آسا شهر سئول را اشغال کردند سایر قوای متحدین نیز دست به تعرض زده و کمونیستها به سوی شمال عقب نشینی کردند. قوای سازمان ملل به سوی نواحی شمالی پیش رفتند و در روز دهم اکتبر شهر پیونگ یانگ پایتخت کره شمالی به دست آنان افتاد. در شانزدهم اکتبر نیروهای کره جنوبی به مرز منچوری رسیدند و ظاهراً پیروزی برای آنان تکمیل گشته بود. اما ناگهان چین کمونیست به عنوان دفاع از منچوری در صحنه نبرد به نفع کره شمالی وارد گشت. سربازان چینی در آغاز به صورت داوطلب در جبههها حضور داشتند اما لشکرهای منظم آنان بعدها وارد عمل شدند و در ماه نوامبر ضربات شدیدی بر نیروهای آمریکایی وارد آوردند. از همین ماه عقب نشینی سپاهیان سازمان ملل آغاز شد و ادامه یافت. تا روز سوم دسامبر ۱۹۵۲ سئول بار دیگر به دست نیروهای چینی و کره شمالی افتاد. حمله متقابل نیروهای آمرکایی سرانجام موجب تسلط دوباره آنان در بیست و هفتم آوریل سال ۱۹۵۱ بر سئول گردید. در این بین ژنرال مک آرتور از فرماندهی متحد برکنار و ژنرال ریجوی جانشین وی گردید (دلیل این عمل طرح مک آرتور برای بمباران اتمی مرز چین با کره شمالی به خاطر جلوگیری از ورود سیل سربازان چینی بود). به دنبال آخرین حمله تعرضی کمونیستها که در ۱۶ مه صورت گرفت و سئول سقوط کرد نیروهای سازمان ملل به حمله نهایی دست زده و سئول را دوباره اشغال کردند. از ماه ژوئن تلاش برای مذاکره میان طرفین آغاز گردید. با این حال جنگهای کوچکی همچنان در جریان بود که تلفات سنگینی بر جای نهاد. در این مدت تنها سربازان چین به یک حمله شدید دست زدند. مذاکرات ترک مخاصمه ادامه یافت و سرانجام در ۲۷ ژوئیه ۱۹۵۳ پیمان آتش بس جنگ کره امضاء شد. وضع دو کره نسبتاً به همان وضع سابق ماند. این جنگ بر روی هم خرابیها و خسارات و تلفات فراوان به بار آورد و بسیاری از تأسیسات صنعتی و شهرها در ضمن آن ویران شد. تلفات نیروهای سازمان ملل و کره جنوبی به ۷۴۰۰۰ کشته(۵۴۲۴۶ آمریکایی) و ۲۵۰۰۰۰ زخمی (۱۰۳۲۸۴ آمریکایی) و ۸۳۰۰۰ (اکثر آمریکایی) مفقودالاثر و اسیر رسید. تعداد کشته شدگان و زخمیان چینی ۹۰۰۰۰ تن و کره شمالی نیز ۵۲۰۰۰ نفر بودهاست. در ضمن حدود ۴۰۰۰۰۰ غیر نظامی نیز در طی این جنگ کشته شدند. پس از پایان جنگها، دولت کره شمالی با استفاده از منابع سرشار از این سرزمین دست به اجرای برنامههای وسیعی برای صنعتی سازی و ترمیم کشور زد. با کمک چینیها و روسها خطوط آهن و کارخانهها از نو ساخته شدند. برنامه پنج سالهای که در سال ۱۹۵۸اعلام گشت با مشکلاتی رو به رو شد درسال ۱۹۶۰ برنامهای برای صنعتی کردن بیشتر کشور اعلام شد.
در ۱۹۶۱ کره شمالی پیمانهای نظامی با شوروی و چین منعقد ساخت. کره شمالی بارها به علت حضور سربازان آمریکایی در کشور کره جنوبی، پیشنهاد برای مذاکرات اتحاد دو کره را رد کردهاست.
حکومت این کشور جمهوری دموکراتیک (سوسیالیستی) است. قوه مقننه از یک مجلس قانون گذاری به نام مجلس عالی خلق با ۵۷۹ عضو (برای ۴ سال) تشکیل یافتهاست.قدرت اصلی قانون گذاری در دست کمیته مرکزی حزب کارگر(حزب کمونیست) است[نیازمند منبع]. قانون اساسی موجود در سال ۱۹۷۲ تدوین شده و بر اساس آخرین تقسیمات کشوری‘ کره شمالی از ۹ استان‘ ۴ شهرداری و ۲ شهر بزرگ تشکیل گردیده که هر کدام زیر نظر یک شورای منتخب مردم اداره شده و مشخصات استانهای آن به شرح زیر است:
نام مساحت(کیلومترمربع) مرکز پیونگان جنوبی ۱۳۰۰۰ ساین نی پیونگان شمالی ۱۲۰۰۰ سینوئیجو چاگانگ ۱۶۰۰۰ کانگیه کانگوون ۱۰۷۵۰ ونسان هامگیونگ جنوبی ۱۷۵۰۰ هام هونگ هامگیونگ شمالی ۱۶۰۰۰ چونگجین هوانگهائه جنوبی ۷۵۰۰ هائجو هوانگهائه شمالی ۸۴۰۰ ساریوون یانگانگ ۱۴۰۰۰ هیه سان فعالیت احزاب در کره شمالی محدود بوده و تنها حزب قانونی آن حزب کارگر است. کره شمالی در سال ۱۹۴۵ مستقل شده و روز ملی آن نهم سپتامبر است. عضوسازمان ملل است و در سازمانهای زیر نیز عضو است: فائو‘ اونکتاد‘ یوپو‘ وهو‘ ومو‘ اتحادیه بین المجا لس جنبش عدم تعهد کومکون(به عنوان ناظر)[نیازمند منبع].
استانهای کشور کره شمالی از این قرارند: (نام کرهای آنها نخست به خط هانجا (خط چینی کرهای) و سپس به خط هانگول (خط بومی کرهای) در درون پرانتز آمدهاست).
کره شمالی با ۱۲۰۵۶۸ کیلومتر مربع وسعت(نود و سومین کشور جهان) در نیمکره شمالی در شرق قاره آسیا در کناره غربی دریای ژاپن و شرق خلیج کره و در همسایگی کشورهای کره جنوبی در جنوب چین در شمال و شمال غربی و روسیه در شمال شرقی واقع شدهاست. کره شمالی کشوری کوهستانی است که کوهها در تمام نقاط آن کم و بیش پراکندهاند و جلگهها بیشتر در کرانههای غربی و نیز در برخی نواحی ساحل شرقی واقع شدهاند. از جمله رودهای آن میتوان تومن‘ یالو‘ چونگچون‘ توئه دونگ و یسونگ را نام برد. جنگلها پهنه وسیعی از آن را پوشاندهاند. آب و هوای آن در نواحی شمالی معتدل و در سایر نواحی گرم و مرطوب است. قله پائکتو(۲۷۴۴ متر) بلندترین نقطه آن است و رود یالو(۸۰۰ کیلومتر) طویلترین رود کره شمالی است. پایتخت این کشور شهر پیونگ یانگ(۱۵۰۰۰۰۰ نفر) بوده و پرجمعیتترین شهرها عبارتاند از: هام هونگ(۴۸۴۰۰۰)‘ چونگجین(۳۰۶۰۰۰)‘سینوئیجو(۳۰۰۰۰) و ونسان(۲۷۵۰۰۰ نفر).
بنادر
بنادر مهم کره شمالی عبارتاند از: چونگجین‘ هام هونگ‘ ونسان در سواحل دریای ژاپن و نامپو در سواحل خلیج کره.
واحد پول آن وون(W)=۱۰۰ چون برابر با ۱۰۱ ریال است و هر ۸/۰ آن معادل یک دلار است.تولید ناخالص داخلی آن ۴۰ میلیارد دلار است.حدود ۲۰ میلیون نفر نیروی کار آن را تشکیل میدهند که حدود ۳۷٪ آن در بخش کشاورزی مشغول به فعالیت هستند.
صادرات کره شمالی مواد اولیه و برخی تجهیزات نظامی است و در مقابل مواد نفتی، زغال کک، ماشین آلات و مواد خوراکی وارد میکند.عمده تجارت این کشور با کشور های چین و روسیه است.[۱]
کره شمالی همواره با کمبود مواد غذایی روبرو بوده است.در دهه ۹۰ میلادی قحطی مواد غذایی جان دست کم ۱ میلیون تن را در این کشور گرفت.حدود یک سوم زنان و کودکان کره شمالی با سوء تغذیه روبرو هستند.[۲]
جمعیت این کشور حدود ۲۳ میلیون و ۴۷۹ هزار نفر یا میانگین سنی ۳۳ سال است. امید به زندگی برای زنان در بدو تولد ۷۵ و برای مردان ۶۹ سال است. آماری از مبتلایان به ایدز در این کشور در دست نیست. مردم این کشور به طور سنتی پیرو بودا هستند. زبان رسمی در این کشور کرهای است.[۳]
اکثریت نژادی آن را کرهایهایی شامل میشوند و مردم آن عمدتاً پیرو آئینهای بودائی‘ چوندوکیو‘ کنفوسیوسی و مسیحی هستند.[۴]
جاذبه های شمال استرالیا |
نام کامل کشور استرالیا Common wealth of Australia است و پایتخت آن "کانبرا" نام دارد. این کشور با مساحت ۷.۸۶ کیلومتر مربع ، ۱۹.۵ میلیون نفر جمعیت دارد که از این تعداد ۹۲ درصد سفید پوست (هند و اروپایی)، ۷ درصد آسیایی و ۱ درصد بومی میباشند. زبان رایج آن انگلیسی است. به لحاظ مذهبی مردم به چهار دستهی عمده تقسیم میشوند که بیشترین درصد (۷۵%) را مسیحیت تشکیل میدهد. ۱% مسلمان، ۱% بودایی، ۰.۵% یهودی میباشند. از نظر اقتصادی میتوان گفت که کشوری مستقل و قویی است؛ رشد سالیانه ۴ درصد و تورم اقتصادی ۲ درصد دارد. صنایع عمدهی استرالیا عبارت است از: کانیها، نفت، زغال سنگ، طلا، پشم، غله، گوشت و نیز صنعت جهانگردی و توریست. ژاپن ، امریکا، کره جنوبی، چین، نیوزیلند… از مهمترین شرکای تجاری استرالیا میباشند. بیشترین کشش و جاذبهی استرالیا در طبیعت زیبای آن است، که دارای چشمانداز های متنوعی از مناطق بسیار گرم تا جنگلهای متراکم استوایی و سواحل سرد و خنک است. شهرهای ساحلی استرالیا دارای حال و هوای اروپایی است، و شاید دلیل آن علاقه و کشش مردم به هنر، ورزش و بازی در زمینهای باز ... باشد. سفر از ایالتی به ایالت دیگر و یا از شهری به شهر دیگر، تماشای اپرایی در سیدنی و روز بعد دیدن "کورکودیل دان دی" لازمه دانشی دقیق از جغرافیای استرالیاست. گستردگی و گوناگونی جمعیت این کشور صفت زیبایی آن را صد چندان می کند. کنار خط ساحلی، در عمق جنگلهای خیس، نفس عمیقی بکشید و آن گاه آرام آرام خود را در کنارهی سواحلی بیکران خواهید یافت. |
●تاریخچه ی استرالیا |
●دیدنیهای خطه شمالی:در سرتاسر کره ی زمین، کمتر جایی را میتوان پیدا کرد که با طبیعت دست نخوردهی استرالیا برابری کند. با اندکی روحیهی ماجراجویی، بیشترین لذت را از این سرزمینها خواهید برد. استرالیا دارای جذابترین و با شکوهترین مناطقی است که به طور طبیعی وجود دارند. طبیعتی که در آن میتوانید بزرگترین «منولیت» دنیا را ببینید، اولورو (صخرهی آیرس)، قدیمیترین رودخانه: «فینک» و نیز یکی از عظیمترین آتشفشانهایش: «هنبوری.» تخته سنگهای عظیم، حیوانات کمیاب، چشمههای آب گرم زیبا، درههای زیبا و چشم نواز.... و بالاخره همه آنچه که عجیب و زیبا و دیدنی است.
استرالیا یک قاره جزیرهای است. چشم انداز بزرگ آن از فلاتهای کم بلندا تشکیل شده است که به دلیل وجود کوههای ناهموار متعددی از هم جدا شده اند. از برجستهترین این کوهها، رشته کوه great diving ranges یا همان رشته کوه عظیم جداکننده، به درازای هزاران کیلومتر است که از مرکز ویکتوریا آغاز شده و تا شمال کویینزلند ادامه دارد. |