صابون را همه با صاد می نویسیم و نوشتن آن با سین غلط فاحش است . حال آنکه فارسی اش در اصل باید با همین سین باشد صابون با صاد عربی یا در اصطلاح مُعَرَّب است یعنی شکل عربی شده ی آن است . سابون ( صابون ) از ریشه ی ساییدن ( سابیدن ) و یک واژه ی دارای ریشه فارسی است که به بسیاری از زبانهای جهان رفته است درست مانند الکحول یا الکل که کاشف آن زکریای رازی بود و این بزرگوار البته به جای نامی فارسی نامی عربی برایش برگزید.
مگر نه اینکه باید دستها را به هم سابید تا کف کند .سابون یعنی سابیدنی. در همه ی فرهنگ های لغت عربی آنرا فارسی دانسته اند و عربی اش غاسولة است که کاربرد رایج ندارد و تنها واژه ی فصیح و عربی آن در برابر سابون ( صابون ) است .در انگلیسی و بسیاری از زباهای دیگر سابون وارد شده که ریشه ی فارسی دارد.در انگلیسی soap است .
سابون ( صابون ) در لغتنامه منتهی الارب و دهخدا
صابون معرب سابون است . گرم و خشک ، مفرح جسد، منضج ، ملین ، مدرّ و جالی است . (منتهی الارب ). از مخترعات هرمس است ، و طریق ساختن او آن است که از قلی یک جزو و از آهک نصف او، نرم سائیده در ظرفی یا حوضی کرده با پنج مثل آن آب و تا دو ساعت بر هم زنند و باید سوراخی در بن ظرف باشد و مسدود کرده که بعد از ته نشین شدن ، سوراخ را باز کرده آب صافی به ظرف دیگر رود، و باز آب تازه ریخته بر هم زده و تکرار عمل کنند تا تندی در جرم او نماند، و آبها را جداگانه ضبط کرده ، و بقدر ده مثل آب اول روغن زیتون را بر روی آتش گذاشته بتدریج اول از آب آخر ۞ به خورد او دهند تا مجموع آبها تسقیه شود و مثل خمیر گردد، پس خشک کرده ریزه کنند و بعضی بجای روغن زیتون روغن دنبه و روغن کنجد و روغن قرطم و بیدانجیر و امثال آن میکنند، و بهترین همه ٔ اقسام قسم اول است .
سابون ( صابون )در فرهنگ لغت لسان العرب :
والصابون الذی تغسل به الثیاب معروف، قال ابن درید: لیس من کلام العرب.
ابن دُرَید آن را عربی نمی داند .
در المنجد لویس معلوف در صفحه 415 آن را فارسی می داند .