این روزا عمر عاشقی دو روزه
ایشالا پی عاشقی بسوزه
بلا به دور از این دلا ی عاشق
که جمعه عاشقند وشنبه فارق
گذاشته روی میز من یه پوشه
که اسم عشق های بنده توشه:
زری پری سکینه زهره سارا
وجیهه و ملیحه وثریا
نگین ونازی وشهین ونسرین
مهین ومهری و پرند وپروین
چهارده فرشته و سه اختر
دو لیلی وسه اشرف و دو آذر
سفید و سبزه گند می و زاغی
بلوند وقهوه ای و پر کلاغی ...
هزار خانمند تو ی این لیست
با عده ای ک اسمشون یادم نیست!!
گذشت دوره ای که ما یکی بود
خدا وعشق آدما یکی بود
نا مه مجنون به حضور لیلی
می رسه اینترنتی وایمیلی!
شیرین می ره می شینه پیش فرهاد
روی چمن تو پارک بهجت آباد!
زلفای رودابه دیگه بلند نیست
پله که هست نیازی به کمند نیست!
تو کوچه غوغا می کنند و دعوا
چهار تا یوسف سر یه زلیخا!!!
نگاه عاشقونه بی فروغه
اگه میگن عاشقتم دروغه!!!
تو کوچه های غربی صناعت*
عشقو گرفتن از شما جماعت!
کجا شد اون ظرافت و کرشمه
نگاه دزدکی کنار چشمه!
کجا شد اون به شونه تکیه کردن
کنارجوب آب گریه کردن؟
دلای بی افاده یا دش به خیر
دخترکای ساده یا دش به خیر...